-
بوسه
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1389 14:57
بوسه یعنی وصل شیرین دولب. بوسه یعنی عشق در اعماق شب. بوسه یعنی مستی از مشروب عشق. بوسه یعنی آتش و گرمای تب. بوسه یعنی لذت از دلدادگی. لذت از شب لذت از دیوانگی. بوسه یعنی حس خوبه طعم عشق. طعمه شیرینی به رنگ سادگی . بوسه آغازی برای ما شدن. لحظه ای با دلبری تنها شدن. بوسه آتش میزند بر جسم و جان . بوسه یعنی عشق من ، با من...
-
در درگه عشق
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1389 14:54
در درگه عشق کنم از تو شکایت گویم مرا کشت دو چشمان سیاهت در هر نگهت مستی صد جام شراب است چشمان تو میخانه دلهای خراب است
-
میشه هیچ چیزُ ندید
سهشنبه 16 شهریورماه سال 1389 13:31
میشه هیچ چیزُ ندید،فقط نگاه کرد روزای مقدس و خوبُ ،فدا کرد اما عشق فریاد یک دردِ عمیقه لبای عشقو نمیشه بی صدا کرد
-
سرشب
دوشنبه 25 مردادماه سال 1389 13:50
سرشب تا به سحر یکسره بیدار توام تو گل نازمنی من که گرفتار توام
-
حرفهای ناگفته
شنبه 9 مردادماه سال 1389 09:36
زندگی یعنی همین لبخند تو عشق هم یعنی کسی مانند تو دوام زندگی ده قسمت است : یک قسمتش محبت و نه قسمتش گذشت دستت را روی قلبت بگذار قد فاصله دو ضربان قلبت از یادت غافل نیستم بی تو در خلوت دل چشم براهت دارم چه کنم دست خودم نیست که دوستت دارم
-
حرفهای ناگفته
شنبه 9 مردادماه سال 1389 09:32
شاید تو آسمونو دوست نداشته باشی ولی یک نفر هست که تو رو قد یه آسمون دوست داره دستت رو ببر توی موهات یه تارشو بگیر همین رو به صدتا دنیا نمی دم وفاداری را باید از نیلوفری آموخت که به دور هر شاخه ای می پیچد ، در کنارش می میرد. می دونی چرا دل به دلت دادم به خاطر شباهتت به ماه با این تفاوت که ماه سه حرف داره ولی تو حرف...
-
حرفهای ناگفته
شنبه 9 مردادماه سال 1389 09:23
می دونی جرا بعضی شبها زود صبح می شه چون خورشید دلش برای چشای تو تنگ میشه عابر شهر چشاتم دل من اهل ریا نیست اونی که مثل تو باشه حتی تو قصه ها نیست اگر پنهانی از چشم ولی در خاطرم هستی وفا دارم به عهد خود اگر اهل وفا هستی عش تویی عاشق منم دریا تویی قایق منم روزی اگر دزدیدنت غصه نخور سارق منم بگیر از من تو این دل یادبودی...
-
حرفهای ناگفته
شنبه 9 مردادماه سال 1389 09:16
اگه دیدی دلی تنها نشسته میان رنج و غمها نشسته نگو آن دل چرا تنها نشسته بدان که دوریت او را شکسته قلب من به قلب تو خورده گره نکنه ناز کنی باز کنی این دو گره من به یادت یه حساب باز می کنم شکل ماهت را پس انداز می کنم دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی می خوام بگم دوستت دارم شاید...
-
دلی برای دوست داشتن
شنبه 9 مردادماه سال 1389 09:12
آنکه دلی برای دوست داشتن به ما داد کاش صبری هم برای دوریها می داد
-
امید
یکشنبه 27 تیرماه سال 1389 09:47
پرنده کوچک من بال هایت را باز کن پرواز کن،آسمان از آن توست. پر باز کن پرواز کن تا اوج، تا عشق، تا خدا می دانم که می رسی در طالع تو نیک بختی است پس نهراس پرواز کن.
-
بوسه
چهارشنبه 16 تیرماه سال 1389 08:47
به امید نگاھت ایستادن به روی شانه ھایت سر نھادن خوشتر از این آرزویی است دھان کوچکت را بوسه دادن
-
شب به یاد ماندنی
یکشنبه 13 تیرماه سال 1389 09:11
می خوام از این به بعد خاطرات خودم و عزیزم را بنویسم . تازه اول راه هستیم . ولی اون از وبلاگ من خبر نداره . می خوام بعد از نامزدیمون نشونش بدم . دیشب زن برادرش اومد خونه . یه طوری در مورد خوبیهاش می گفت که دوست داشتم همون لحظه خونمون باشه . واقعاْ دوست دارم هرچه زودتر ببینمش . باور کن دیشب تا نزدیکی های صبح خوابم نبرد...
-
نقاش نیستم
شنبه 22 خردادماه سال 1389 10:47
نقاش نیستم اما تمام لحظه های بی تو بودن را با درد می کشم . و رنگ میکنم نقاشی خود را از سکوت تو و می زنم نقاشی را در قاب تنهایی خود !
-
دوستی
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 09:35
دوستی کلام زیبائیست که هرکس درکش کرد ترکش نکرد
-
نیلوفر
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 09:34
من همیشه نیلوفران را فرش راهت می کنم من جهانی را فدای یک نگاهت می کنم
-
خواب راحت
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 09:32
خواب راحت نکند آن که خیالی دارد تو چه دانی که دلم بی تو چه حالی دارد
-
پاهات درد می کنه
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 09:31
اگه می بینی پاهات درد می کنه واسه اینکه همیشه داری تو خیال من قدم می زنی
-
جام شراب
شنبه 25 اردیبهشتماه سال 1389 07:23
منم آن جام شرابی که بدست تو اسیرم چون مرا به لب رسانی ز لبت بوسه بگیرم
-
حتی اگه
شنبه 25 اردیبهشتماه سال 1389 07:21
حتی اگه دیدن تو برام بشه خیلی محال مهم اینه دوست دارم فاصله ها رو بی خیال
-
عزیز مصر
شنبه 25 اردیبهشتماه سال 1389 07:20
گرچه یوسف را عزیز مصر با درهم خرید من تو را با نقد جان و دل خریدارم عزیز
-
گفته بودی
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 10:21
گفته بودی دستهایم از خودم تنهاترند. دستهایم مال آن تنها ترین دستان تو
-
سوی من
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 10:16
سوی من شادی نیاید تانیایم سوی تو روی شادی آن زمان بینم که بینم روی تو
-
اےعشق
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 10:15
اےعشق مرابہ شط خون خواھےبرد چون قیس بہ وادے جنون خواھےبرد فرھادصفت درآرزویےشیرین دنبال خودت بہ بیستون خواھےبرد
-
یادی …
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 10:06
گاهی ... یادی … نگاهی … پی ا می … سلامی … لنگه کفشی پرت کن …. دلمون گرفت
-
امشب
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 10:04
امشب این خانه عجب حال و هوایی دارد گپ زدن با در و دیوار صفایی دارد همه رفتند از این خانه ولی غصه نرفت بازم این یار قدیمی چه وفایی دارد
-
ای دوست
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 10:03
ای دوست به خدا دوری تو دشوار است بی از گردش ایام دلم بیزار است بی تو ای مونس جان دل ز غمت می سوزد دل افسرده من طالب یک دیدار است
-
کاش
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 09:58
کاش می شد با تو بودن را نوشت تا که زیبا را کشم بر هر چه زشت کاش می شد روی این رنگین کمان می نوشتم تا ابد با من بمان
-
لوا شیرین
یکشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1389 12:46
قربونه تیا خمار ، لوا شیرینت چی سایه دلم اخو ، هی یام به دینت
-
تیا خمار
یکشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1389 12:44
قربون تیا خمار برگا سمندت سرچوپه بازیگرون کردم پسندت
-
درد زمونه
یکشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1389 12:43
نترم بدل کشم درد زمونه دله مو سی دیدنت کرده بهونه چه کنم چه وا کنم که بی وفایی غم دیریت بخدا کردم دیوونه